ﺩﯾﮑﺸﻨﺮﯼ ﺑﻪ ﺯﺑﻮﻥ ﺳﺎﺩﻩ !
ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺯﻥ: ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﺪ …
ﻋﻄﺴﻪ : ﺭﺍﺱ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ
ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺯﻥ: ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯿﺰﻧﺪ …
ﻋﻄﺴﻪ : ﺭﺍﺱ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ
- آره. ملاحظت رو می کنم.
کرکره قیمت رو کشید پایینتر. گفت حالا زیاد می خواهی مثلا چند تایی می خواهی؟
با خنده و چهره ای که تعجب و بهت رو با هم به همراه داشت. دستام رو به نشانه خیلی، آوردم بالاتر. صدام رو هم کمی کشیده و بلند کردم و گفتم دو تا.
بیچاره صاب مغازه گفت: «می گفتی زیادت دو تاست که اینقدر پایین تر نمی گفتم بهت». با شوخی و خنده سر و تهش رو به هم آوردم. لباس ها رو گرفتم و اومدم از مغازه بیرون.
خوب شد. این طوری یه دونه اش رو خودم می پوشیدم و یکیش رو هم هدیه می دادم به نیما.
از امام رضا که برگشتم هدیه رو دادم بهش. یه نگاهی بهش کرد و گفت: دستت درد نکنه. دستی به زیر پارچه کشید و گفت: دستت درد نکنه ها ولی جنس پارچه اش خیلی جالب نیست. ولی حالا نمیشه نپوشید که. بالاخره تو برام گرفتی. یادگاریه دیگه. می پوشمش.
انگاری آب یخ ریخته باشن روی سرم. پیش خودم گفتم خواهش می کنم. دست شما درد نکنه که بی منتش کردی. اگه پارچه ی این جالب نیست، پارچه گونی جالبه؟
بنابه گواهی اسناد و متون تاریخی، نخستین زنِ ایران که موفق به پروازی مستقل گردید، عفت تجارت چی می باشد. وی نخستین کارآموز و زن خلبان ایرانی بود که در سال ۱۳۱۸ شمسی پس از تاسیس باشگاه هواپیمایی برای آموزش فنون خلبانی نام نویسی نمود. تاریخ شروع کار تجارتچی ۵ مهر ماه ۱۳۱۸ شمسی بود و نخستین پرواز مستقل او ۲۷ آبان ماه ۱۳۱۹شمسی انجام گرفت. او در سال های میانی عمر به ادبیات و شعرسرایی روی آورد و در سال ۱۳۳۷ «دیوان برگ های پراکند» را به چاپ رساند و سر انجام پس سال ها فعالیت در عرصه هوایی کشور در ۸۲ سالگی به فاصله یک روز پس از مرگ همسرش درگذشت.
:1 ﮐﺸﯿﺪﻥِ ﺑﻘﯿﮥ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﯾﺪﻥ
ﭘﻠﯿﺲ !
:2 ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻨﺪﻩ!
:3 ﺩﺍﺩﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﻧﺸﯿﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﻐﻠﯽ !
:4 ﺗﻣﺮﮐﺰ ﺭﻭﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎﮔﻮﺷﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ!
:5 ﺗﯿﮑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻋﺎﺑﺮﯾﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ !
:6 ﺟﯿﻎ ﺯﺩﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﻧﻠﻬﺎ !
:7 ﻓﺤﺶ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺑﺪﺷﻮﻥ !
:8 ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﻻﯾﯽ ﮐﺸﯿﺪﻥ !
:9 ﻓﺤﺶ ﻭﻧﻔﺮﯾﻦ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺳﺎﺧﺖ ﺩﺳﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻫﺎ !
:10 ﭼﺸﻢ ﻏﺮﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﻧﺸﯿﻨﻬﺎﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯿﺪﻥ !
:11 ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻗﻮﺕ ﻗﻠﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍ ...
حقیقت زندگی: یک زن تو رو گریان بدنیا میاره و زن دیگه کاری می کنه که تا آخر عمرت گریه کنی |
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﻪ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻩ ﻧﻪ ﺧﻮﺷﮕﻠﻪ ، ﻧﻪ ﺁﺷﭙﺰﯼ ﺑﻠﺪﻩ ﺧﻼﺻﻪ ﺑﮕﻢ ﺻﻔﺮ ﺻﻔﺮ .. ﺍﺯﺵ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﺮﺩﯼ؟ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮕﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻠﻪ ﻧﺪﺍﺩﻡ! ﻻﻣﺼﺐ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﻠﻪ ﺍﯼ .. |
یادش بخیر قبلا میگفتن مرد و قولش.. . . حالا میگن مرد و پولش.. |
گروه اول مثل آب وغذا هستند که چاره ای جزآنها نیست گروه دوم بمانند دارو ودوا هستند که گاهی آنها را احتیاج داریم گروه سوم مثل درد هستند که هیچ نیازی به آنها نداریم بگذریم... |
گفت:از روزگار چیزی نمیدانم اما پشم گوسفندانم را که
چیدم، دیدم نیمی از انها گرگ اند...
آخه گناه دارن هیشکی دوسشون نداره
خب دیگه بی لیاقتن
آهای باتوام ..
اگه دوست دارم فقط برااینه که :
دلم برات میسوزه چون بی لیاقتی
لیاقت میخواهد واژه ی ما شدن
لیاقت میخواهد شریک شدن
تو خوش باش به همین باهم بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروزت
من میخندم به فرداهایت
که از خدای به این بزرگی فقط یک شوهر میخواهند ...
و از شوهر به آن درماندگی همه دنیا را ...
باید رها کرد ورفت تا بدانند که اگرماندی رفتن را بلد بوده ای.